نویسنده داستانهای جنایی، مرثیهای برای یک راهبه را بیارزش خواند
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۰۸۸۴۴
به گزارش ایرنا، دنیس مینا - Denise Mina نویسنده سهگانه گارنتیل - Garnethill series در گفت و گو با روزنامه گاردین، از این اثر به عنوان کتابی نام میبرد که دیگر نتوانسته آن را بخواند.
او در توصیف این کتاب میگوید: از من نپرس، این آشغال است.
مرثیهای برای یک راهبه - Requiem for a Nun نخستین بار در سال ۱۹۵۱ منتشر شد؛ این اثر داستانی مانند بعضی دیگر از روایتگریهای تجربی فاکنر هم به صورت رمان نوشته شده و هم بخشهای نمایشی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این کتاب مرجع جمله معروفی از فاکنر است: «گذشته هرگز نمرده است، حتی نگذشته است. » باراک اوباما در یکی از سخنرانیهایش این جمله را به کار برد و همچنین در فیلم «نیمهشب در پاریس» این جمله نقل میشود.
این کتاب در ادامه رمان «حریم» از همین نویسنده و در واقع هشتسال پس از حوادث آن شروع میشود. داستان کتاب مانند آثار دیگری از فاکنر در منطقه ساختگی یوکنا پاتافا و جکسون و رودخانه میسیسیپی رخ میدهد.
مینا در گفت و گو با گاردین همچنین میگوید کتاب صد سال تنهایی - One Hundred Years of Solitude گابریل گارسیا مارکز زندگی نوجوانی او را تغییر داده است. او این گونه توضیح میدهد: ۱۹ ساله بودم که کتاب صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز را خواندم. با خواندن آن کتاب، واقعاً در زمان و مکان سفر کردم.
او این کتاب را شگفتانگیز خوانده و افزود: در نهایت احساس کردم که کتابها صرفاً چیزی برای کودکان خوب با آیندههایامیدوارکننده نیست بلکه میتوانند راه فراری نیز باشند.
مینا به داستان دو شهر چارلز دیکنز به عنوان اثری اشاره میکند که باعث شده تا او یک نویسنده شود.
او که در ۱۹ سالگی این کتاب را خوانده گفت: در حال خواندن کتاب داستان دو شهر - A Tale of Two Cities دیکنز در اتاق زیر شیروانی بسیار مرطوب و سرد در خانهای محکومشده در بروملی - Bromley، در جنوب شرقی لندن میخواندم. میتوانستم نفسهایم را که جلوی صورتم ظاهر میشود ببینم و صدای کبوترها را در شبها بشنوم. اما قلبم به شدت می تپید چون در جریان انقلاب هم خیابانهای پاریس را میشکافتم و از داربست بالا میرفتم. فکر میکردم شگفتانگیز است که کسی میتواند در طول زمان به انسان دیگری برسد و هر دو را دچار وحشت کند. برچسبها روزنامه گاردین گابریل گارسیا مارکز باراک اوباما پاریس
منبع: ایرنا
کلیدواژه: روزنامه گاردین گابریل گارسیا مارکز باراک اوباما پاریس روزنامه گاردین گابریل گارسیا مارکز باراک اوباما پاریس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۰۸۸۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازشدن «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» در بازار نشر
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب داستانی «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» نوشته پیام ابراهیمی بهتازگی با تصویرگری مهناز سلیماننژاد توسط انتشارات فاطمی برای کودکان منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابهای طوطی» (واحد کودک و نوجوان انتشارات فاطمی) است.
اینناشر پیشتر دو داستان پلیسی «دایناسور در مرغدانی» و «خانه سنگی» را هم از مجموعه «گورکن و راسو» منتشر کرده است.
کتاب پیشرو دربرگیرنده یکداستان پلیسی برای کودکان است که شخصیت اصلیاش یکجغد کارآگاه است. او از کودکی علاقه زیادی به سرنخها داشته و با دنبالکردنشان، به پاسخهای دلگرمکننده میرسیده است. همیشه هم دوست داشته همه جزییات را یادداشت کند. چون توجه به جزییات مهمترین ویژگی یککارآگاه است.
از دیگر شخصیتهای داستان «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» میتوان به «مقتول (ملقب به سون سوناریان)» اشاره کرد که یکخفاش نوجوان سربههوا و بازیگوش است. او هیچوقت نتوانست کارآگاه شود و از آنجا که نتوانست، تبدیل به مقتول شد. خانم همسایه که یککلاغ پیر و تنهاست هم در کنار جناب معلم که یکخفاش دیگر است، ازدیگر شخصیتهای اینداستان هستند. اما اینقصه یک «قاتل» هم دارد که ملقب به سونسَن سانسوناریان است و او هم یکخفاش است و نام سخت و پیچیدهاش باعث میشود حرفزدن از او سخت و پیگیری پروندهاش هم سختتر باشد.
کارآگاه قصه در حال روایت گذشته خود و پروندهای است که وقتی جوان بوده، باعث تغییر مسیر زندگیاش شده است؛ پرونده قتل مرموز یکخفاش جوان. او میگوید بهنظر میآمد پای یک قاتل زنجیرهای در میان باشد. در اینصورت جان هزاران خفاش در خطر بود اما سرنخها با هم جور در نمیآمدند. کارآگاه میگوید هرطور که بوده باید معمای پرونده را حل میکرد چون در غیراینصورت حیثیت خانوادگیاش به باد میرفت و لکه ننگی بر پیشانی شغل آباواجدادیاش باقی میماند...
«پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» در ۱۳ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
از خانه کلاغ که بیرون آمدم، دفترچهام را بیرون آوردم و یادداشتهایی را که نوشته بودم، مرور کردم. باید چندمتهم دیگر هم پیدا میکردم. ذهنم عجیب درگیر آن سرنخ بزرگ شد. همان سرنخ بزرگی که امواج صوتیِ زیرش به گوش خانم و آقای سوناریان میرسید. همان سرنخ بزرگی که احتمالا سون قرار بود خوراکیها را با او بخورد. سرنخ بزرگی که میتوانست من را به سون برساند.
تصمیم گرفتم در غارهای اطراف گشتی بزنم. چندغار را گشتم تا اینکه بالاخره توی یکی از غارها به سرنخ جدیدی رسیدم: بقایای آتشی که روی سقف به پا شده بود؛ چند سیخ آویزان و تهمانده غذاهایی که اینجا و آنجا روی زمین ریخته بود. میشد حدس زد در آناطراف خبرهایی بوده. و بعد در کنار همه آنها یک تصویر، یک عکس دونفره: دوخفاش در کنار هم. لبهای خفاش جوان سرخ بود. آیا او واقعا یک خفاش بود یا یکخونآشام؟ آیا رد خون متعلق به سون بود؟ آیا آنعکس لحظاتی پیش از مرگ سون گرفته شده بود؟ یا حتی بعد از مرگ او؟ چشمهای نیمهباز سون هر احتمالی را ممکن میساخت. پرونده داشت پیچیده میشد.
اینکتاب با ۸۰ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6086247 صادق وفایی